تاریخ بدبینی و کارکرد آن در زمانه فعلی
به گزارش پیوند تجارت، خبرنگاران(ایبنا)، ترجمه کامران برادران: قانون عرضه و تقاضا، مانند قانون گرانش، تقریبا برای همه چیز اعمال می گردد. به عنوان مثال، این روزها کبی مسلکی دست بالا را دارد و ما اکنون همه بدبین هستیم و بر این اساس، برای این عرضه بیش از حد ارزش قائل هستیم.
با این حال، در یونان باستان، کلبی مسلک ها واقعی اندک بودند. آن ها مخالفان سرسخت وضع موجود بودند و فلسفه ای تهاجمی و متضاد جریان را در سر می پروراندند. آنان به چیزهای طبیعی علاقه داشتند، چیزهایی که با استقلال تقریباً متعصبانه امکان پذیر شده بود. دیوژن کلبی مسلک یا بدبین که شاید شناخته شده ترین آن ها باشد، با به رخ کشیدن عملکردهای بدنی خود، اهالی آتن را رسوا کرد. اما این دشمنان شایستگی، بسیار مفید نیز هستند، مانند فروشندگان استقراضی در بازارهای اقتصادی امروز. وقتی ارزش های انسانی به نظر بی پایه و اساس می رسند، به سراغ یک کلبی مسلک رفته تا با تمسخر کردن پوچی این ارزش ها، آن ها را دوباره با واقعیت هماهنگ کند.
با این حال، در یونان باستان، بدبین های واقعی اندک بودند. آن ها همچو مخالفان سرسخت، با فلسفه تهاجمی و متضاد جریان و علاقه مند به آنچه طبیعی بوده و با استقلال تقریباً متعصبانه امکان پذیر شده بود، زندگی می کردند. دیوژن کلبی مسلک، که شاید شناخته شده ترین بدبینان یونان باشد، با به رخ کشیدن عملکردهای بدنی خود، آتنیان را رسوا کرد. اما این دشمنان شایستگی، بسیار مفید هستند، مانند فروشندگان استقراضی در بازارهای اقتصادی امروز. وقتی ارزش های انسانی بی معنا به نظر می رسند به یک بدبین روی آوردید تا آن ها را دوباره با واقعیت هماهنگ کند.
نه کتاب بدبینی اثر آنگسار آلن و نه کارکرد بدبینی در زمان حال اثر هلن اسمال بدبینی و کلبی مسلکی را جشن نمی گیرند، اما هر دو به نوعی آن را آنالیز می نمایند. آن ها بعلاوه به این موضوع نیز توجه دارند که چگونه ما از نقد اجتماعی متناقض ایده آلیستی بدبین های باستانی به بدبینی پوچ گرای زمان خودمان رسیدیم. پاسخ کوتاه آن ها این است: فردریش نیچه.
آلن در کتاب خود توضیح می دهد: نیچه استدلال می نماید که حتی ملحدان متعهد نیز با از دست دادن یک مقام بالاتر و الهی کنار نیامده اند. او می گوید که در مواجهه با آشوب هستی شناختیِ مرگ خدا، ما مدرن های متاخر بی حال میان جانشین ها -عقل، آزادی، فایده و غیره- در رفت وآمدیم. در دوره ای مشکوک که بین نظم الهی قدیم و درک کامل تر از فقدان آن ادامه دارد، بدبینی مدرن چیزی است که بر دنیا حاکم است.
بدبینان باستان، در شکلی نوع دوستی منحرفانه، فقر شدید را پذیرفتند تا به نحوی بهتر با انتقاد اجتماعی رادیکال خود افراد از خودراضی را مورد حمله قرار دهند. آنگسار آلن، مدرس در دانشگاه شفیلد بریتانیا، می گوید بدبینی منفعت خواهانه زمان ما که هر انگیزه ای را پنهانی می بیند، ترجیح می دهد خود را در خلوت و به عنوان یک شکایت ابراز کند. کتاب او تا حدی فراخوانی ست برای نیروی ناپسند و تقابل گر کلبی مسلکی است که او آن را به عنوان شیوه ای از شورش مناسب ارزیابی می نماید برای مسائل کسانی که به در پی این مسائل هستند و همه چیز را ناخواسته می بینند.
هلن اسمال در کتاب کارکرد بدبینی در زمان حال نیز به شدت نسبت به کلبی مسلکی بدبین است. او تبیین می نماید که رویکرد تلخ بدبین به این معناست که او نسبت به مستمع اش قدرت می گیرد و خودکفایی رادیکال او ساختگی است، زیرا علی رغم ظاهرش، بدبین همواره در کوشش است تا به وسیله دیگران به رسمیت شناخته گردد.
با این حال، اسمال تفکر بدبینانه را نه به عنوان موضع گیری منزوی عده معدودی رادیکال یا فرد از منظر روان شناختی آسیب دیده، بلکه به عنوان یک آنالیز معمولی و مفید در خصوص اعتبار افرادی که آرمان های اخلاقی را ترویج می نمایند، می بیند.
توضیح پرپیچ وخم او از تکامل بدبینی ارزش بازبینی دارد، حتی اگر همان طور که عنوان آن نشان می دهد، بخش کمی از کتاب مستقیماً به بدبینی در زمان حال مربوط می گردد. برعکس، بیشتر آن برآمده از خوانش دقیق نویسندگان قدیمی، از جمله نیچه، جورج الیوت، و توماس کارلایل است و درگیری گاه وسواس گونه نویسنده با پیشینیانی علمی خود در طول این تفسیر، خوانندگان عادی را مجذوب می نماید.
اما این برخورد، مانند یک تمرین وحشیانه در باشگاه، خواننده را نیرومند و بعلاوه خسته می نماید. هلن اسمال، استاد زبان انگلیسی در آکسفورد، از وسعت دانش خود به خوبی استفاده می نماید تا به ما یاری کند تا بفهمیم بدبین های بزرگ و کوچک می توانند نقش مهمی در ضربه زدن به دیوارهای ساختمان اجتماعی ما ایفا نمایند.
این یادداشت ترجمه گزیده آی است از منبع زیر:
https://www.wsj.com/articles/cynicism-and-the-function-of-cynicism-at-the-present-time-review-when-nothing-is-good-enough-11599086981?mod=itp-wsj&ru=yahoo
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران