ازدواج بدون عروسی
به گزارش پیوند تجارت، هم میهن نوشت: فرشید 30 ساله است و نامزدش 25 ساله. آن ها بیشتر از دو سال است عقد نموده اند، اما هنوز نتوانسته اند جشن عروسی بگیرند تا زندگی مشترک شان را آغاز نمایند. فرشید این روز ها که دنبال گرفتن مراسم عروسی اند، از مخارج خود می گوید؛ مخارجی که به گفته او حداقلی است. آن ها برای آغاز زندگی مشترک، حقوق یک سال فرشید و پس انداز چندین سال هر دو خانواده را کنار گذاشته اند. همه این ها در شرایطی است که فرشید و پدرش دوشغله هستند. صبح ها به شرکت می روند و عصر ها به مغازه. آن ها برای یک مراسم ساده به دور از تجملات، چقدر باید هزینه نمایند؟
تالار عروسی در حاشیه تهران: قیمت برای هر مهمان با معمولی ترین غذای ممکن 250 هزار تومان است.
موسیقی مراسم: بیشتر از 8 میلیون تومان برای یک شب
آرایشگاه عروس حداقل: 3 میلیون و 500 هزار تومان
آرایشگاه داماد حداقل: یک میلیون و 500 هزار تومان
دسته گل عروس و گل آرایی ماشین عروس: حدود 5 میلیون تومان
عکاسی و فیلمبرداری: از 10 میلیون تومان آغاز و به چندصدمیلیون تومان می رسد.
فرشید و همسرش خودشان هم نخواستند مراسم تجملاتی داشته باشند و اگر می خواستند، باید قیمت ها را سه و حتی 10 برابر کرد. به گفته فرشید، شیرینی و میوه به عهده خانواده است و هر برنامه دیگری مانند ورودی تالار، گل آرایی و آتش بازی داخل مراسم، هزینه جداگانه ای دارد. فرشید و نامزدش می گویند که این قیمت ها حداقلی است، اما هزینه همین حداقلی ها، بیشتر از وام ازدواج یک زوج است: خیلی ها به ما گفتند جشن عروسی نگیرید، ولی در روز هایی که آقای بازیگر برای همسر خود جشن 30 میلیارد تومانی می گیرد چطور به نامزدم بگویم که من حداقل ترین اش را هم نمی توانم برای تو بگیرم. اگر جشن نگیریم حتما سال ها بعد، از او یا از خانواده اش خجالت خواهم کشید. اگر جشن را هم کنار بگذاریم یک جهیزیه خیلی معمولی و در حداقل ترین شکل ممکن، کمتر از 500 میلیون تومان نخواهد بود. با یک جست وجوی ساده از اقلام لوازم خانوادگی این را خواهید فهمید. اگر بخواهید محصولات بهتر و بیشتری خریداری کنید که حتما بیشتر از یک میلیارد تومان خواهد شد. به گفته او، همه این ها جز هزینه تهیه خانه است: برای یک ازدواج ساده باید فشار مالی سنگینی را تحمل کنیم، همه این ها در شرایطی است که هردو تحصیل نموده ایم و کار می کنیم.
مدیر یکی از تالار های عروسی هم می گوید که دیگر خبری از جشن های عروسی پی درپی و شلوغی های تالار نیست. به گفته او، در این مدت رکود جدی را تجربه نموده اند. گروه موسیقی تالار هم می گوید که در این سال ها بیشتر در مهمانی های تولد و این طور مراسم ها حضور دارند و جشن ازدواج خیلی کم شده است.
79 هزار ازدواج در برابر 37 هزار طلاق
براساس آخرین آمار ثبت احوال کشور در دو ماه نخست سال جاری، در کل کشور 79هزار و 260مورد ازدواج و 37هزار و 701مورد طلاق به ثبت رسیده است. از کل 79هزار و 260 ازدواج ثبت شده در یک ماه نخست سال جاری در کشور، بیشترین ازدواج ها به ترتیب مربوط به استان های تهران با 9هزار و 272مورد، خراسان رضوی با 7هزار و 125مورد و خوزستان با 6هزار و 157مورد است. بعلاوه کمترین ازدواج ثبت شده در کشور هم در همین زمان به ترتیب مربوط به استان های سمنان با 460 ازدواج، ایلام با 663 ازدواج و کهگیلویه و بویراحمد با یک هزار و 157مورد ازدواج بوده است. در ادامه و با آنالیز ها در مراکز مشاوره خانواده، تشدید اختلافات زوجین به دلایل مالی که گاهی در قالب همین ناتوانی برای برگزاری مراسم ازدواج و... بوده، چندین برابر شده است.
لایحه برنامه هفتم توسعه بحث داغ این روزهاست. در فصل-16 با عنوان زن، خانواده و جمعیت ماده 79 به بحث تشویق به ازدواج و فرزندآوری پرداخته شده است. در جدول سنجه عملکردی این ماده به آموزش الگو های صحیح همسرگزینی و ترغیب ازدواج به هنگام، آسان و پایدار تاکید شده است. با این هدف که دولت مکلف است با همکاری سایر دستگاه های اجرایی ذی ربط به این امر رونق بخشد. از نگاه کارشناسان و متخصصان این حوزه، روشن است که در جامعه کنونی دیگر تنها مسائل فرهنگی بازدهی نخواهند داشت و جبر مالی مشخص نماینده است. اما آیا از نگاه دولت و براساس این لایحه جامعه امروز برای ازدواج و تشکیل یک خانواده سالم به آموزش الگوی صحیح همسرگزینی احتیاج دارد؟ جامعه مردمی هستند که در کوچه و خیابان می بینید؛ نه آن عدد ها و گزاره ها.
این آمار ها و اختلافات که قبل تر مربوط به شهر های بزرگ تر و مدرن تر بود امروز تمام کشور و جامعه را دربرگرفته است. روان شناسان و جامعه شناسان می گویند که در دنیا امروز، با توسعه اینترنت و دسترسی به شبکه های اجتماعی، فاصله جوامع هم کمتر شده و اختلافات و مسائل شبیه تر شده است. ناهید دهقان، روان شناس و مشاور خانواده هم بر این موضوع تاکید دارد؛ او معتقد است که گاهی زوج ها در ابتدا و به دلایل مالی می پذیرند که مراسم جشن ازدواج را نگیرند، اما این به مرور در رابطه آن ها تاثیر می گذارد. آن ها با توجه به شرایط امروز جامعه، دچار احساس جاماندگی و عقب ماندگی می شوند که خیلی از این ها تحت تاثیر فضای مجازی و نمایش زندگی های تجملی در آن و گاهی هم تحت تاثیر خانواده ها و فشار های روانی آنهاست. دهقان به زوج ها توصیه می نماید که مراسم ازدواج را حتی کوچک برگزار نمایند، اما نه آنطور که خودشان را تحت فشار شدید مالی قرار دهند. چون گاهی تحت تاثیر این فشار مالی مجبورند چندبرابر کار نمایند و به این صورت دیگر حتی کمتر همدیگر را می بینند؛ شادی از رابطه کم می گردد و رنج های مالی اضافه.
ازدواج برای همه آسان یا سخت نیست
عالیه شکربیگی، جامعه شناس و پژوهشگر حوزه ازدواج از شرایط امروز جامعه ایران می گوید: ما در زندگی مردم دونوع سبک زندگی یا حتی چندنوع سبک زندگی داریم. کسانی هستند که در نهاد های اجرایی کار می نمایند و زندگی خیلی متفاوتی با بیشتر مردم جامعه دارند. کسانی هم هستند که عایدی های چندین میلیون تومانی دارند، اما ما در یک نگاه جامعه شناسانه با اکثریت جامعه طرف هستیم. این اواخر هم که خط فقر را 30 میلیون تومان اعلام نموده اند، اما به واقع چنددرصد از جمعیت کشور این عایدی ماهانه را دارند؟ ما شاهدیم که شغل های مهم و رسمی مثل تدریس در مدرسه و دانشگاه، بعلاوه کارمند ها عایدی های بسیار پایینی دارند. در چنین بستری مسائل ازدواج و جمعیت ازسوی دولت مطرح می گردد. آن ها سعی می نمایند این مسئله را در بستر مذهبی، فرهنگی، ملی و گاهی جمعیتی مطرح نمایند. در بین جوانان هم دو دسته وجود دارند؛ عده ای خودشان مایل به ازدواج نیستند و عده ای تمایل زیادی به ازدواج دارند. وقتی مجموع ابتدایی ترین ارکان یک ازدواج ساده بیش از یک میلیارد تومان برآورد می گردد دیگر چگونه می توان از ازدواج آسان و فرزندآوری با اکثریت جامعه گفت؟
تاثیر سرخوردگی اجتماعی
او ادامه می دهد: همان عده ای که مایل به ازدواج اند هم جز طرح های ابتدایی تشویقی چه چیزی از سوی دولت می بینند که به معنای واقعی نسل جوان را حمایت کند یا بتواند از کوه مسائل جلوی راه او کم کند؟ در بعضی مواقع جوانان به ازدواج به چشم یک تهدید نگاه می نمایند؛ تهدیدی که ممکن است ده ها مسئله و مشکل تازه مالی برای آن ها به ارمغان بیاورد. ما در جامعه ای زندگی می کنیم که هربار اخبار داغ از زندگی های لاکچری بعضی افراد مشهور منتشر می گردد. مطمئن باشید که این اخبار بر افکار عمومی تاثیر می گذارد و جامعه را سرخورده می نماید. جوانانی که تمایل به ازدواج دارند، اما نمی توانند و حتی تا مرحله نامزدی هم پیش رفته اند، اما توانایی مراسم ازدواج یا تهیه خانه و جهیزیه را ندارند این اخبار را می بینند و دچار یک سرخوردگی نهان می شوند. این اخبار سرخوردگی های نهان و آشکاری را در دل جامعه به وجود می آورد. مخصوصا اینکه در کشور ما شرایط مالی مردم همیشه با مسائل شدید و عمیقی روبه رو بوده است. خروجی های این سرخوردگی اجتماعی فقدان تشکیل خانواده، فقدان شادی در نهاد خانواده و فقدان همراهی و همدلی بین زوج های جوان خواهد بود. افزایش فساد هم یکی از این خروجی هاست و ده ها خروجی آسیب زننده دیگر را با خود به همراه دارد.
به گفته او، وقتی یک جوان تحصیلنموده، با کار کردن نمی تواند از پس مسائل مالی اش برآید و ازدواج کند، دچار انزوای اجتماعی می گردد: سلامت اجتماعی یک جامعه با این موارد زیر سوال می رود. ما مدت هاست که فریاد می زنیم جامعه را دریابید. جوانان را دریابید، اما قدم های موثری در این زمینه دیده نمی گردد. هرازگاهی مسئله ازدواج برای چندین بار مطرح می گردد، اما کاری برای آن انجام نمی گردد. یک پدیده اجتماعی فقط در بستر عینیت جامعه حرکت نمی نماید بلکه در ذهنیت و روان جامعه هم حرکت می نماید. در شرایط امروز جامعه، حل کردن مسائل مالی یکی از مهمترین بستر هایی است که می تواند نجات دهنده باشد؛ اقدامی که برای زندگی ها ثبات ایجاد کند نه اینکه بخشی از مسائل را به صورت مقطعی حل نماید، چراکه این موضوع خود مسئله ساز می گردد؛ بنابراین حل مسائل مالی و فراهم کردن تسهیلات برای خانواده ها و جوانان، بعلاوه فراهم کردن اعتمادزایی در امر ازدواج شاید بتواند دوباره جامعه را به سویی ببرد که در ازدواج پیروز تر باشند.
نسخه های قدیمی
محمدباقر تاج الدین، جامعه شناس و استاد دانشگاه هم درباره این موضوع شرح می دهد و به دنیا مدرن و تغییرات آن توجه می نماید. او می گوید: نسخه های سنتی پیشین در جامعه امروز دیگر قابل استفاده نیست. تغییرات اجتماعی جامعه ایران طی یک دهۀ اخیر بسیار پرشتاب، گسترده و عمیق شده است به گونه ای که برای بخش قابل توجهی از ایرانیان حتی باور و پذیرش چنین تغییراتی سخت است. تغییرات اجتماعی بنا به تعریف عبارتند از: تغییرات همه جانبه در نهاد های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و مالی جامعه ازیک سو و تغییرات در باورها، ارزش ها و هنجار های جامعه به گونه ای که تمام ساختارها، الگوها، قواعد و نظم دنیا سنتی دچار فروپاشی شده و مجموعه ای از ساختارها، الگوها، قواعد و نظم تازهی شکل گیرند.
او ادامه می دهد: مدرنیته را می توان عمده ترین علت بروز تغییرات اجتماعی گسترده و عمیق هر جامعه ای دانست چراکه در دنیا سنتی اگرچه جامعه به هرحال دچار بعضی تغییرات می شد، اما آن تغییرات بسیار کند، آرام و سطحی بوده است. تغییرات اجتماعی در دنیا مدرن تغییر در تمام ابعاد و زوایای زندگی انسان ها بوده و با شتاب و عمق عجیب و باورنکردنی روی داده است؛ به گونه ای که دنیای به طور کامل متفاوت و متمایز از دنیا سنتی ایجاد نموده و تمام الگو های فکری، ارزشی، هنجاری، اخلاقی و اعتقادی آدمیان را دستخوش تغییرات اساسی نموده و نظمی کاملا جدا از نظم پیشین ایجاد نموده است.
ازدواج با کدام عایدی و پشتوانه مالی؟
او می گوید که جامعه شناسان به طورکلی سه عامل شهرنشینی، تحصیلات و رسانه ها به ویژه شبکه های مجازی تازه را ازجمله مهم ترین عوامل در تغییرات اجتماعی قلمداد می نمایند که موجی از تغییر در تمام ابعاد و سطوح زندگی انسان ها ایجاد نموده و با شتاب و عمق زیادی به پیش می رود. با نگاهی به شرایط فعلی جامعه ایران می توان دریافت که تغییرات اجتماعی در دو بعد خرد و کلان به طور کامل قابل مشاهده و آنالیز است. منظور از سطح خُرد تغییرات در نگرش و رفتار فردی شهروندان و سبک و شیوۀ زندگی شان و منظور از سطح کلان تغییرات در الگو ها و ساختار های اجتماعی است. واقعیت آشکار و قطعی این است که تغییر در سبک و شیوه زندگی شهروندان به ویژه جوانان به عنوان نسل تازه جامعه و تغییرات در سطح ساختاری و الگوی اجتماعی به طور کامل اتفاق افتاده و به هیچ وجه قابل نادیده گرفتن نیستند. انکار این واقعیت انکار انسان و خواسته ها و احتیاج های واقعی شان و حتی مقابله و نزاع با خواسته های آنهاست.
براساس اعلام این جامعه شناس، ناگفته پیداست که جوانان به مثابه نسل تازه بیش از همه در معرض این تغییرات بوده اند، به طوری که سخن از شکاف نسلی و حتی تضاد نسلی دربارۀ آن ها هم می گردد. جوانان در این شرایط پرشتاب و سرشار از تغییرات گسترده و عمیق دارای احتیاج ها و خواسته های متنوع و گوناگونی هستند که برآورده کردن این احتیاج ها کار چندان آسانی نیست. بروز و ظهور فردگرایی، افزایش احتیاج های تازه، سبک زندگی تازه، سیال شدن روابط اجتماعی، سیال شدن باورها، هنجار ها و ارزش ها، تکثر در زیست دنیا ها، امکان انتخاب های متنوع و متکثر و سایر موارد مشابه، همگی شرایط را به گونه ای تغییر داده که دیگر امکان پیشنهاد و توصیه های قالبی و کلیشه ای به کلی منتفی شده است. به این ها باید تنگنا های مالی را نیز اضافه نمود که امکان پوشش دادن هزینه های یک زندگی معمولی را نیز بسیار دور از دسترس نموده است. در این شرایط بسیار بغرنج مالی کدام جوان با فرض تمایل به ازدواج خواهد توانست اقدام به تشکیل یک زندگی معمولی کند؟ با کدام عایدی و پشتوانۀ مالی؟ در شرایطی که درصد قابل توجهی از خانواده ها زیر خط فقر قرار دارند چگونه می توانند به حمایت مالی و مالی از بچه ها خود بپردازند تا ازدواج نمایند؟ برای مثال رهن و اجارۀ یک دستگاه آپارتمان کوچک مقیاس در محدوده های پایین شهر هم برای بسیاری از جوانان امکان پذیر نیست تا چه رسد به خرید آن؛ بنابراین در این تنگنای مالی چگونه می توان از جوانان درخواست کرد که ازدواج نمایند؟ با کدام حمایت مالی؟ ضمن اینکه می دانیم بخش قابل توجهی از جوانان با وجود داشتن تحصیلات عالی حتی از داشتن یک شغل معمولی هم محرومند و درنتیجه بدون شغل و عایدی چگونه خواهند توانست نسبت به ازدواج اقدام نمایند؟
جامعه ای متکثر با خرده فرهنگ های گوناگون
او ادامه می دهد: مسئله اساسی در حال حاضر این است که گفتمان رسمی جامعه چنین تغییراتی را چندان به رسمیت نمی شناسد و از این منظر شاهد بروز تعارضات جدی در سطوح مختلف هستیم. سخن بر سر این است که نظام تصمیم سازی و سیاست گذاری اصرار بر این دارد که شیوه و سبک خاصی از زندگی را برای جوانان ترسیم کند و از آن ها بخواهد که در این قالب و چارچوب زندگی خود را هماهنگ و تنظیم نمایند؛ امری که در عمل غیرممکن بوده و با تغییرات گسترده و عمیق سطوح خُرد و کلان جامعه به هیچ وجه همخوانی لازم را ندارد. جامعۀ فعلی ایران تبدیل به جامع ه ای به شدت متکثر و متنوع با خُرده فرهنگ ها و شیوه ها و سبک های زندگی گوناگون شده و چنین جامع ه ای را چگونه می توان با شیوه هایی از پیش مشخص شده و غیرمنعطف مدیریت کرد؟ جوانان به مثابه نسل تازه به علت برخورداری از دانش های وسیع، عمیق و دسترسی گسترده به رسانه های نوین دارای تفکر انتقادی، پرسش گری، عقلانیت و سبک فکری و رفتاری و زیست دنیا، متکثر و سیال شده اند و به رسمیت نشناختن چنین تغییراتی، به معنای نادیده گرفتن نسل مورد اشاره بوده و روشن است که این نادیده گرفتن، پیامد های بسیار ناگواری برای جامعه خواهد داشت.
او در سرانجام اضافه می نماید: نتیجه اینکه هرگونه راه چاره منطقی و عقلانی متناسب با شرایط فعلی هنگامی ضرورت دارد که دارای ویژگی ها و شرایط مناسب باشد؛ باید متناسب با تغییرات نسلی و زیست دنیا های متکثر و متنوع جوانان باشد. باید متناسب با احتیاج ها و خواسته های متعدد و متفاوت آن ها باشد، متناسب با سنخ های روانی و ویژگی های روان شناختی شان باشد، متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی شتاب ناک دنیا مدرن باشد و از حمایت های همه جانبۀ مالی و مالی برخوردار باشد.
منبع: فرارو